تالشان – تاریخ، فرهنگ و ادبیات تالش

بسم الله الرحمن الرحیم

نویسنده: سونیا رحمتی نژاد

   تالشان یکی از اقوام اصیل ایرانی محسوب می­شوند که صاحب تمدنی کهن هستند آنها کهن­تر از اجداد و نیاکان آذری­های کوچ­نشین و گله­داری بودند که از صحرای آسیای میانه به این منطقه آمدند. تالش سرزميني است كه در سواحل غربي درياي خزر، از شمال تالاب انزلي تا دلتاها و مصب رودخانة كورا امتداد دارد.(1) دنبالة رشته کوه البرز به جانب شمال غرب، موسوم به کوه­های تالش است و نام خود را مرهون ساکنان دامنة شرقی یعنی تالشان(کادوسیان باستان) می­باشد. دو دامنة کوههای تالش در دوران پیش از اسلام سرزمین کادوس­ها بوده که محدودة سرزمینی آنان از شمال به لنکران و بالای رودخانة کور، از غرب به قسمت­هایی از مغان، نمین، بخش هیر در اردبیل و بیشتر مناطق خلخال می­رسیده و از جمله هروآباد و کلور را نیز شامل می­شده است که بعد از اسلام به ایران، این سرزمین­ها از هم تفکیک شده و به صورت حکومت باقی ماندند. آثار باستانی کشف شده در اردبیل نشان­دهندة حضور تالشان در آنجاست. بقایایی از یک آرامگاه در قریة «نشت اوغلی» بین راه اردبیل و سراب مشاهده می­شود که تدفین آن از لحاظ قرار دادن جسد بر خاک و لوازم و ابزاری که در اطراف جسد موجود بوده، مشابه طرز تدفین در تالش ماقبل تاریخ بوده است.(2)

تالش

     با ورود قبایل ترک به سرزمین آذربایجان، بتدریج کل منطقة دامنه غرب در اختیار آنان قرار گرفت و تالش تنها در دامنة مرطوب باقی ماند که در دورة قاجار طی عهدنامة گلستان (1228ه.ق) و عهدنامة ترکمانچای (1243ه.ق) تالش شمالی از سرزمین اصلی جدا شده و به روسیه واگذار گردید. تالشان این سرزمین تا سال 1936 روزنامة تالش سرخ را نشر می­کردند و کتب و مواد درسی را به زبان تالشی چاپ می­کردند اما بعد از نطق استالین در باب اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی، تالشان این منطقه محو و کم شدند. تالشی­ها را فقط به این خاطر که به زبان تالشی صحبت می­کردند دستگیر می­کردند و تالشی­ها در وطن خود اجازه نداشتند به زبان مادری خود صحبت کنند، صحبت کردن به زبان مادری را جرم وجنایت بزرگ محسوب می­کردند تمام مدارس ملی تالشی­ها را مسدود و معلمین را دستگیر کردند تمام آثار ادبی تالشی را که در کتابخانه­ها وجود داشت جمع کردند و طعمة حریق ساختند. نوشتن به زبان تالشی و تبلیغ زبان تالشی را به عنوان عمل جنایتکارانه علیه رژیم شوروی خواندند. کار به جایی رسید که حتی یک نویسندة تالشی را برای ترجمة کتاب روبینسون کروزوئه اثر دانیل دفو به زبان تالشی، دشمن ملت نامیدند و او را دستگیر کردند.(3)

     تالش ایران نیز دو قسمت شد؛ قسمت شمالی آن شامل آستارای ایران تحت فرمان حکمران آذربایجان تا سال 1342تابع اردبیل بود و قسمت جنوبی آن به پنج بلوک کرگانرود، اسالم، تالشدولاب، ماسال و شاندرمن تقسیم و خمسة توالش نام گرفت.

     از دورة صفوی، اختلاط قومی در منطقه شدیدتر شد و ورود ترکها به منطقة خلخال گسترش یافت و به تدریج آذری­ها را در خود مستحیل نمود و امروزه تنها در برخی از نقاط سخت کوهستانی، فقط قسمتی از آنان همچنان به حیات ضیف خود ادامه می­دهند.

     مردمان تالش انسان­هایی دلیر بوده و از دورة هخامنشیان جزء بهترین سربازان ایرانی قلمداد می­شده­اند. در زمان ساسانیان نیز خدمات گرانبهایی به پادشاهان ایرانی کرده­اند. حتی روایت شده در ازمنة قدیم، برخی از سلاطین و حاکمان تالش، زن بوده­اند.(4) زنان تالش از نظر پوشش هیچگاه تحت سیطرة مردان تالش نبوده­اند و به روایت تاریخ هیچ­گاه چادر به سر نکرده و لباسهای جذاب و طنازی به تن می­کردند.

     مهمترین فعالیت تالشان دامداری و دامپروری است و ساکنان دامنة غرب که ابتدا به کشت و زرع می­پرداختند دامداری را از همسایگان شرقی خود یعنی تالشان آموختند.

     محققان، کادوس، تالش و طیلسان را یکی می­دانند، کادوس یونانی شدة تالش است و کلمة طیلسان که در لغت­نامه­ها «ردای بلندی را گویند که زنان یا مردان تالش به تن می­کنند» همان «باشلق» است و عربی شدة تالسان یا تالشان است.

     در برخی منابع ذکر شده که تالشان توسط قوم مغول به منطقة جنوب دریای خزر آمده­اند که ادعایی بی­اساس است و حتی در زمان الجایتو پادشاه مغول جنگی با حکومت تالشان یا کادوسیان درگرفت که مغولان نتوانستند در مقابل تالشان کاری از پیش ببرند. مردمايننواحيبهزبانيسخن مي­گويندكهبهتالشيزبانزداست. تالشياززبانهايايرانيشمالغربياستكهتاقرن دهمهجريعلاوهبرگيلاندرآذربايجانواردبيلنيزرايجبودهاست.(5) برخياززبان­شناسانآنرادرگروهزبانهاوگويش­هايسواحلدريايخزرجاي داده­اند.(6) تالشيبهسهدستةشمالي،جنوبيومركزيقابلدسته­بندي است؛ اگر چه در يك نگرش كلي تر به دو دستة شمالي و جنوبي تقسيم شده است.(7)

     تالشان در زمان صفوی نفوذ و قدرت زیادی داشتن به طوری که ده ده بیگی تالشی یکی از فرماندهان سپاه صفوی بود اما در زمان قاجار ارتباط تالشان با شاه قاجار مناسب نبود به همین سبب همواره تالشان برای حکومت مرکزی مشکلاتی را فراهم می­کردند که سبب شد شاه قاجار قسمتی از تالش که شامل نخجوان و قفقاز و لنکران بود به روسیه (شوروی) واگذار کند این جدایی مرزها سبب نشد تا بین فرهنگ تالشان آذربایجان با تالشان ایران جدایی پیدا شود امّا سیطرة آذری بر تالشان و تحقیر شدن توسط آنان، تالشان این منطقه را در وضیعت نامناسب قرار داد.

     گذشته از تاریخ و سرگذشت تمدن و فرهنگ هر قوم و ملتی در زبان و ادبیات آن ملت بازتاب می­یابد، شعر تالشی به مانند اشعار ادب پارسی غنی است و با صور خیال آمیختگی فراوان دارد لذا کشف نمادها در ادبیات تالشی دشوار نیست امّا نیازمند توجه به پیشینة واژگانی، تاریخی، اساطیری و … است تا به کشف معنای واقعی آن نائل شد به مانند مصرع «جوجور برم پیازینه » برخلاف معنای ظاهری(خوردن شیر با پیاز که غیر معمول و غیر معقول به نظر می­رسد)، در بردارندة مفهومی باطنی است. شير استعاره از حلاوت و وصال، و پياز نيز استعاره از مرارت و سختي است.

     اگر شعر در مورد مادر باشد مي‌گويد: اي مادر! هرچه براي تو سختي بكشم حلاوت شيري كه به من داده‌اي از پيش آن را جبران كرده است و اگر دربارة معشوق باشد مي‌گويد: اي معشوق! تمام سختي‌هايي را كه در راه رسيدن به تو تحمل مي‌كنم، با وصالت جبران خواهد شد.(8)

   در ادبیات تالش افسانه­ها و اساطیر با شاهنامة فردوسی پیوستگی عمیق دارد. اساطیری در تالش وجود دارد که به عنوان شاهنامة نانوشته از آن یاد می­کنند می­توان به عنوان نمونه به مورد ذیل اشاره نمود:

1- در ییلاق خیره دول (xera dul)، ماسال، سنگ گرد و بزرگی بر روی یک صخره سنگ قرار دارد که در قسمت زیرین آن فرورفتگی مانند علامت کف و پنجة دست انسان دیده می­شود. مردم ماسال آن سنگ را رستمی ویسپنج (rostami vispenj) ، نیم چارک رستم می­نامند و می­گویند: زمانی که رستم دستان جهت جنگ با دیوها به تالش آمده بود مدتی در ییلاق خیره دول اقامت نمود و از جمله چیزهایی که از خود بر جای گذاشت یکی همین سنگ نیم چارک بود که نقش دست آن پهلوان نیز بر روی آن باقی مانده است دیگر وسایل بازمانده از رستم را مردم با خود بردند ولی سنگ مزبور از بس سنگین است تاکنون کسی نتوانسته آن را از جایش تکان بدهد.(9)

     تاریخ، جغرافیا، اساطیر، افسانه­ها، زبان، موسیقی، هنر، آیین­ها، بازی­های محلی، ابنیة باستانی، شرح دلاوری­ها(حماسه) و …. در باب تالش و تالشان، فصلی طولانی است که نیازمند تعمق و تفکر محققین مربوط است و از حوصلة این مقال خارج است. اما همة این موارد را می­توان در آیینة ادبیات تالشی جستجو کرد که برای حفظ ادبیات موجود و آفرینش ادبیات جدید تالشی انجام ضروریات زیر الزامی است:

الف) تدوين الفبای مخصوص به شيوة زبان كردي. زيرا با توجه به سنخيت اين دو زبان مثلاً در ابتدا به ساكن بودن اسامي و مواردي از اين قبیل، بايد الفبايي تدوين کرد كه تمام مصوت‌ها مثل صامت‌ها در خط نوشته شوند تا خواندن آسان نمايد.

ب) تدوين دستور زبان.

ج) نوشتن فرهنگ لغات و لهجه‌ها.

د) به وجود آوردن ادبيات كودك در قالب شعر و داستان. اين نوع ادبيات در ناخودآگاه هر فرد جاي باز خواهد كرد و ارثية تاريخي افراد خواهد شد. اين متون مي‌تواند در مدارس در كنار دروس ديگر به صورت فوق برنامه دو بار در هفته تدريس شود و در تعطيلات عيد و تابستان قابل تمرين باشد.

س) ترجمة آثار بزرگ ادبي ايران و جهان به زبان تالشي. این امر هم باعث به وجود آوردن واژه‌ها و تركيبات جديدي مي‌شوند و هم مفاهيم والايي از انديشة بشر را به خواننده انتقال مي‌دهند.

ص) انتشار نشريات.

ع) برگزاري مسابقات ادبي.

ل) اختصاص دادن پايان‌نامه‌های دانشگاهي به فرهنگ تالشي.

م) تدوين دائره‌المعارف تالش با استفاده از متخصصان رشته‌هاي مختلف.(10)

منابع و مآخذ

1- راهنمايي، محمدتقي، (1380) ، « كجايي تالش وكيستي تالشان»، مجلة تحقيقات تالش، سال اول، شمارة اول.

2- سرتیپ­پور، جهانگیر، (1356)، «نشانه­هایی از گذشته هایی دور در گیلان و مازندران»، ناشر چاپخانه خرمی، صص35-38.

3-وارطان گریگوریان، (1371)، « سرنوشت تلخ تالشی­ها در آذربایجان شوروی».

4- روشنفکر، غلامرضا، (1384)، «ویژگی مردم جنوب دریای خزر».

5- ناتل خانلري، پرويز( 1377 ): «تاريخ زبان فارسي»، ج 1، تهران، فردوس.

6- BENVENISTE,E(1952) :Langue indo-europeenne , dans les langues du

monde(sous la direction de A.Meillet et M.Cohen),Paris.

7- یارشاطر، احسان،(1336)، «زبانها ولهجه هاي ايراني »مجلة دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران، شمارة2.

8- یعقوبی، پارسا، «تأملي در زبان، آيين‌ها و ادبيات تالشي».

9- عبدلی؛ علی،(1366)، «نامداران شاهنامه و تالش».

10- یعقوبی، پارسا، «تأملي در زبان، آيين‌ها و ادبيات تالشي».

کپی برداری با ذکر منبع بلا مانع است.

همچنین ببینید

خبر شاد و خوشحال کننده برای کودکان تالش | نخستین مجموعه شعرهای کودک تالشی در ایران منتشر شدند

بالاخره پس از مدت ها تلاش و کوشش دو مجموعه شعر کودک تالشی “پَپو” و …

۷ دیدگاه

  1. مازیار احمدی

    با سپاس فراوان از خانم رحمتی نژاد بخاطر تالیف این مقاله وزین برای سایت شاندرمن بیست. امیدواریم در آینده هم شاهد مقالات دیگری هم از ایشون در خصوص فرهنگ و ادبیات تالشی باشیم.

  2. خانم رحمتی نژاد سپاس فراوان بابت مقاله ی خوبتان

  3. با سلام و عرض ادب و خداقوت خدمت خانم رحمتی نژاد بابت مقاله ای پرمحتوا و خوبشان.امیدوارم فرزندان تالش با نگارش مقاله و کتاب، تالش را بیش از پیش زنده نگه دارند.

  4. عالی بود خیلی ممنونم از شما بابت نوشتن این مقاله

  5. بسیار عالی
    خواهش میکنم مردمان تالش که اکنون گرفتار حکام فاسد آران هستند را هم دریابید.
    مطالب و کتب تالشی را پی دی اف کنید و در اختیارشان بگذارید

  6. سلام سنگ مزبور در ییلاق خری پشت بوده که دیگر نیست از جایش کندن

پاسخ دادن به مازیار احمدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.