دریاچه «سراگاه» جلوه‌ای از زیبایی های تالش

نویسنده: مهری شیرمحمدی‌

گیلان به اعتقاد بسیاری از دوستداران طبیعت و گردشگران بهشت ایران است اما  همچنان ناشناخته‌های بسیاری دارد.
جنگل‌های تالش و دیدن دریاچه سراگاه، ‌گویی همان بهشت زمینی است؛ دریاچه‌ای که تصویر جنگل‌ها و کوه‌های تالش را در خود بازمی تاباند و بیننده را به تحسین خالق این همه زیبایی وا می‌دارد ولی برای بسیاری از گردشگران ناشناخته است.
برای دیدن این زیبایی مسحور‌کننده باید به جنگل‌های غرب گیلان بروید. سراگاه، روستایی در شهرستان تالش از بخش مرکزی «هشتپر» است.

دریاچه سراگاه تالش


دیدار از روستاهای کوهستانی هشتپر
برای رفتن به سراگاه، از میدان هشتپر که مجسمه کوه نورد در آن نصب شده، می‌باید به سمت کوه‌هایی بروید که یادبود شهیدان گمنام در آن قرار دارد. جاده پیچ در پیچ، سختی کوه‌های تالش را می‌شکافد و همین‌طور که بالاتر می‌روی، شهر «هشتپر» زیرگام‌هایت قرار می‌گیرد؛ خانه‌هایی با سقف‌های شیروانی در جلگه‌ای که رودخانه پر آب «کرگانرود» از میانه آن عبور کرده و به خزر می‌ریزد. در امتداد جاده ‌باید به سمت روستای «نعلبند» بروید. حرفه نعلبندی در این روستا پیشینه‌ای دیرینه دارد، این را از اسب‌های داخل روستا هم می‌توان فهمید اسب‌هایی که هنوز بخشی از حمل بار و انسان را در یک روستای کوهستانی به دوش می‌کشند. پسرکی نوجوان، خوشه‌های پشته‌شده برنج را در دو سوی اسبش بسته و به سمت شالیکوبی می‌رود.
در ابتدای روستای «نعلبند» جاده دو شعبه می‌شود؛. جاده‌ای به سمت ییلاقات «مریان» می‌رود و جاده فرعی دیگری به روستای سراگاه منتهی می‌شود.

شالیزارهای پلکانی و باغ‌های کیوی
همه شالیزارهای روستاهای یاد شده، به سبب کوهستانی بودن مسیر، پلکانی است. از بالای کوه می‌توان آخرین شالیزارهایی را دید که مردمان غیور تالش با داس و به شکل کاملاً سنتی در حال درو هستند. اینجا جلگه‌ای هموار نیست که ماشین‌های درو به داد شالیکاران برسند. آنها که هنوز دروگر نیافته‌اند؛ خوشه‌های پربارشان، سر افکنده بر بستر خاک تمنای درو دارند.
شالیزارهایی که درو شده، خرمن‌های خوشه‌های برنج را در خود انباشته دارند. جابه‌جا خوشه‌های بریده شده را در آخرین هُرم آفتاب شهریور ماه پشته کرده‌اند تا خشک شود. خوشه سبز تا زردی آفتاب به خود نگیرد، برنج سفیدش را در شالیکوبی به سفره‌ها هدیه نمی‌دهد. دسته‌های بزرگ گنجشک، به مزارع حمله‌ور شده‌اند تا آخرین برنج‌های ریخته شده در بستر خاک را برداشت کنند. جیک جیک مستانه‌شان در فضا پیچیده و زمستان بی‌برکت را فراموش کرده‌اند. سختی کار شالیکاری از یک سو و کم شدن آب رودخانه‌ها در اثر تغییرات جوی موجب شده بسیاری از شالیکاران این منطقه، زمین شالیکاری خود را تبدیل به باغ کیوی کنند؛ محصولی زودبازده با زحمتی کمتر از نشاندن برنج.
پس از عبور از مسجدجامع روستای سراگاه و عبور از آخرین کوچه‌هایی که به نام «بهشت» با شماره نامگذاری شده‌اند؛ دیگر آسفالت جاده هم تمام می‌شود. حالا دیگر از صعود خبری نیست و یک آن شیب تندی را زیر پایت حس می‌کنی. بعد از پل درحال ساخت بر رودخانه کم‌آب سراگاه، ‌باید چند کیلومتری پیاده روی کنی.

دریاچه یا استخر پرورش ماهی
با حدودا ۳ کیلومتر پیاده‌روی در جلگه سراگاه، و عبور از شالیزارهای برنج، تلالو خیرکننده آب دریاچه سراگاه نمایان می‌شود. دریاچه‌ای وسیع، که کوه‌های پوشیده از درختان جنگلی مشرف به خود را هم در دلش بازمی تاباند. تصویر جنگل‌های تالش سروته در آب نمایان است. و مرغ‌های ماهیخوار بر فراز دریاچه، طمعِ طعمه دارند.
به گفته اهالی سراگاه آب دریاچه از چشمه‌های زیر زمینی متعددی تأمین می‌شود که در بستر دریاچه قرار دارد. در حال حاضر این دریاچه مصنوعی ‌ـ که بیشتر شبیه سد خاکی ایجاد شده در روستای سقالکسار است‌ـ به‌عنوان دریاچه پرورش ماهی فعالیت دارد.
تنها قایق به جا مانده در ساحل دریاچه متعلق به ماهیگیران است و تورهای ماهیگیری در اطراف قایق به زمین افتاده است.
کلبه‌ای در نزدیکی دریاچه ایجاد شده و بر دیوار آن پرده‌ای نصب شده که گردشگران را از ورود به داخل دریاچه پرهیز می دهد. به نظر می‌رسد این دریاچه به‌عنوان استخر پرورش ماهی خصوصی است و مالک هشدار می‌دهد که آب آن کاملاً آلوده است و به دلیل دارا بودن کودهای شیمیایی، لازم است مسافران از دست زدن به آب نیز پرهیز کنند.
با چنین هشداری می‌توان فهمید که یک فرصت گردشگری در منطقه مغفول مانده و از دریاچه سراگاه تنها می‌توان انتظار یک بهره‌وری اقتصادی را داشت.

   گرما ،کم‌آبی و پاییز زودرس
پیاده‌روی در میان مزارع برنج و ذرت و حبوبات، لطف خاصی دارد. کاکل ذرت‌های به بار نشسته، لذت دیدن حصارهای چوبی دور مزارع که با چوب‌های نازک بید ساخته شده است و کدو بن‌هایی که با استفاده از همین حصارها، وزن سنگین میوه‌های بزرگ خود را تاب می‌آورند. به جز کدوهای زرد، کدوهای گرد سفید خاص غرب، در بیشتر مزارع دیده می‌شود. دل سپردن به جیغ ممتد جیرجیرک‌های پنهان شده لای درختان بخشی از لذت سفر است.
برگ‌های خشکیده درختان تبریزی، افتاده در حاشیه جاده، نوید پاییز را می‌دهد. از کم‌آبی حتی گل‌های پیلوم و سرخس‌ها هم سوخته‌اند. در بخشی از مسیر رودخانه، با کانال‌کشی آب را به شالیزارهای سراگاه می‌رسانند.

منبع عکس ها: وبلاگ معرفی جاذبه های طبیعی گردشگری تالش- اسفندیار آقاجانی
منبع خبر: همشهری استانها

با کلیک روی تصویر زیر پنجره اى ظاهر خواهد شد که مى بایست روى گزینه OK کلیک نمایید تا به عضویت کانال شاندرمن۲۰ در آیید.

بنر کانال تلگرام شاندرمن۲۰

همچنین ببینید

چوگانِ ایرانی و کمانچه ثبت جهانی شدند

چوگانِ ایرانی و کمانچه ثبت جهانی شدند «چوگان‌بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.