“ماستَـه گُولَـه واشَــه ایجــارَه حْساب مَــکَه”
کوزهی ماست را به جای اجاره بهای عَلفچَر (=چراگاه رمه) محاسبه نکن.
توضیح: روزگاری که دامداری سنتی در تالش رونق بسزایی داشت، یکی از شیوههای تعلیف دامها اجارهی چراگاه بود. «واش»؛ هرچند معنای لغوی این واژه در زبان تالشی یعنی «علف» ولیکن در اصطلاح فرهنگ شبانی تالشان معنی دیگری هم داشت که میتوان چراگاه فارسی را معادل آن قرار داد. واش دستمایهی ضربالمثلی شده است که در فرهنگ شفاهی مردم تالش جایگاه خاص خویش را دارد.
در توضیح این ضربالمثل میتوان گفت: این ضربالمثل زمانی به کار میآید که از یک چیزی بخواهند در دو جای متفاوت استفاده کنند، یعنی یکی بخواهد زرنگی کند، مثلاً اگر صاحبْکاری بخواهد پاداش یا مُزد قبلی یک کارگر را بجای پاداش یا مزد فعلی او محاسبه کند، این ضربالمثل کاربرد خواهد داشت. همانطوریکه پیشتر آمد در تالش اجاره دادن «چراگاه رمه» که در تالشی اصطلاحاً «عَلَفچَر» و یا «واش» گفته میشود، رواج داشته و امروزه نیز به شکل قدیمی کم وبیش دیده میشود.
نقل است زمانی مردی چراگاه یک زمیندار را برای رمهی خود اِجاره کرده بود. مستأجر هر وقت که به نزد موجِر خود میرفت به عنوان هدیه و سوغاتی گاهی چیزی مانند دَبِّـه دوغ و یا یک «أمنه» ماست و یا «ای موچّه پنیر» (قالبِ پنیری) و یا چند کیلو پشم گوسفند را برایش سوغاتی میبُرد. البته اینگونه سوغاتی و هدایا در بین دامداران تالش به شدت مرسوم بوده و هست. مستأجر در یکی از دفعات که نزد موجر خود رفته بود به عنوان سوغات یک دَبّـه ماست برایش برده بود. هنگامی که موقع محاسبه اجاره چراگاه رسید، در حین محاسبه کردن, مستأجر پیشنهاد کرد موجر دبّه ماست اهدایی را برای قسمتی از بهای اجاره محاسبه کند. اما موجر قبول نکرد و گفت: آن که به عنوان سوغات بود پس بهتر است دبّه ماست را به جای بهای اجاره چراگاه محاسبه نکنی. منشاء پیدایش این ضربالمثل همین داستان است که ذکر شد. و این مثل کموبیش در تالش از آن زمان تاکنون رواج یافته و در محاورهها در جای خودش گفته میشود.
بسیار داستان و ضرب المثل خوبی