لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش

لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

 

قربان صحرائی چاله‌سرائی

 

لَچور[۱]، با فتح ل بر وزن غَفور، یکی از مناطق کوهستانی و قشلاقی منطقه شاندرمن است که به تخمین تقریبی در فاصله کمتر از ۳۰ کیلومتری شمال‌غرب مرکز شهر شاندرمن واقع شده است.

لچور کجاست؟

این دهکده کوچک و کوهستانی در دل کوه‌های جنگلی سر به آستان آسمان کشیده تالش قرار گرفته است. تا جاییکه اطلاع داریم از گذشته‌های دوری بیشترین ساکنانی که در لچور زندگی می‌کرده‌اند حداکثر از سه خانوار تجاوز نکرده است و امروزه البته به صورت فصلی گاهی یک خانوار در آنجا ساکن می‌شود. به همین خاطر بیشتر ایام سال، لچور خالی از سکنه است. اما اهمیت لچور به جهت موقعیت استراتژیکی محلی از بُعد منزلگاه ارتباطی مسافران در قدیم بوده است که در ادامه بیشتر شرح داده خواهد شد.

لچور، محل تلاقی دو رودخانه مهم منطقه شاندرمن است که یکی از «دولی گیریه» سرچشمه گرفته و به نقطه لچور رسیده است و دیگری از ییلاقات حومه «خُشکه‎دریا» نظیر «سرسی»، «دشته»، «سیف‌آستونه» و … به این منطقه سرازیر می‌شود.

فراوانی نزولات آسمانی و وجود رودخانه‌های نام‌برده شده سبب پدیدآمدن جنگل‌های انبوهی است که در آن انواعی از درختان برگ‌ریز به همراه هزاران گونه گیاهی متنوع، طبیعت بکر این ناحیه را با مخملی از سبز آراسته کرده است.

چگونه به لچور برویم؟

برای چگونگی رسیدن به دهکده لچور ناگزیریم کمی به عقب برگردیم . پس از «امامزاده شفیع، طالب‌دره و گولگول»، قشلاق «لِلْکون[۲]» قرار دارد. از للکون که بگذریم به «روخْنَه‌سَر» می‌رسیم. بعد از عبور از رودخانه‌ی للکون، مسیر ییلاق‎روی تالشان شاندرمنی، با جاده‎ای مالرو اما دارای پیچ و خم‎های زیاد و با سربالایی تُند ولی بسیار زیبا و دل‎انگیز ادامه می‎یابد.

این راه بسیار پرپیچ و خم که از دل کوهستانی سنگی و درختزار عبور می‎کند، می‌گویند دارای سنگ معدنی است که  البته هنوز ناشناخته و معرفی ناشده باقی مانده است. امید است در آینده کارشناسان امر، این موضوع را بررسی و صحت و سُقم آن‌را کارشناسی نمایند.

وقتی روخْنَه‌سر را پشت سر می‌نهی و به نقطه اوج راه می‎رسی، جاده به دو شاخه تقسیم می‎شود. دو شاخه‌شدن مسیر سبب می‌شود تا تعیین مسیر کنی.

خود مسیر به تو می‌گوید: اگر قصد سفر به ییلاقات شیکاریَه مانند «لارَژیَه»، «گردَسوئَه»، «کَلاوی» و« اَلَنزَه» را داری بایستی مسیر سمت راست را انتخاب کنی که به سمت «آرجَه‌پا» و« اَمرادول» می‌رود. ناگفته‌ نماند راه رسیدن به ییلاقات نیلاشی‌ها نظیر «علی‌واش»، «کَلَه»، «موزالو» و «سْرَوا» نیز همین مسیر است. اما اگر رهسپار ییلاق‌های «وییَرگا»، «سیف‌آستونَه»، «سِرَسی»، «خشکه‌دریا»، «امروئَه‌خوار»، «اورَه‌بَند» و «دَشتِه» هستی ناگزیری راه مستقیم و سمت «لچور» را برگزینی.

خوب است یادآوری شود، علاوه بر بومیان محلی و تالشان شاندرمن، از قدیم‌الایام و روزگاری خیلی دور از آنجایی که اهالی کلور و شال از توابع شهرستان خلخال استان اردبیل از این‌ دو مسیر برای رفت و آمد استفاده می‌کرده‌اند، مسیر شاندرمن ـ امرادول ـ کلور به «کلورجَه‌راه» و مسیر شاندرمن ـ لچور ـ خشکه‌دریا ـ‌ شال به «شالِجَه‌راه» موسوم بود.   

ما در این سفر، مسیر مستقیم که در سمت چپ واقع شده را پی میگیریم تا به مقصد لچور برسیم.  مسیر «لَچور» که به «لچورَراه» نیز مشهور بود، جاده‎ای پهن و نسبتاً صاف است. این جاده در حالی که دل جنگل انبوهی را می‎شکافد, روخنَه‎سَر را به لَچور پیوند می‎دهد. نگارنده به خوبی یاد دارد هرگاه جوانان بومی، به این جاده می‎رسیدند, با اسبان تیزروی خود به اسب‎دوانی می‌پرداختند. چون این جاده برای اسب‎دوانی بسیار مناسب بود.در دو سوی این جاده‌ی مالرو، درختان تنومندی از گونه توسکا، بلوط در لابلای دیگر گیاهان بومی جنگل‌های تالش قرار دارد که اعجاب‌انگیزند.

هنوز ساعتی نگذشته به لَچور می‌رسیم. همانگونه که پیشتر گفته شد دهکده کوهستانی لچور محل تلاقی دو رودخانه مهم منطقه است که یکی از «دولی گیریه» سرچشمه گرفته و به نقطه لچور رسیده و دیگری از ییلاقات حومه «خُشکه‎دریا» خود را به لچور رسانده است.

 لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش

عکسی از انتهای روخنه سر
اسامی حاضر در عکس، به ترتیب از چپ به راست: مازیار پورمحمد چاله سرائی، فرهاد خیراندیش، قربان صحرائی چاله سرائی و خشایار پورمحمد چاله سرائی
عکاس: فرجود خیراندیش – ۲۰ تیر ۱۳۶۹

لچور در چه موقعیتی است؟

تمام لچور در سمت آفتابگیر و «أرَیْم[۳]» قرار دارد. شکل زمینی لچور، ابتدا ناحیه‌ای کوهپایه‌ای با شیب ملایمی به سمت رودخانه هست و پس از رودخانه، دشت می‌شود. آن‌سوی رودخانه که به شکل دشت هست ابتدای قشلاق کوهستانی «میمونَه» می‌باشد. این قشلاق نشیمنگاه زمستانی برخی از خانواده شهبازی چپه‌زادی است.

روزگاری لچور از بُعد محلی به جهت ارتباط بین جلگه‌نشینان و ییلاق‌نشینان شاندرمن سه‌راه ارتباطی بسیار مهم و استراتژیکی بود. حتی این ویژگی از نظر ارتباط بین استانی دو استان گیلان و اردبیل نیز آن‌را حائز اهمیت کرده بود. زیرا ناحیه لچور از قدیم‎الایام، محل منحصر به‌فردی بوده است برای اُتراق کردن و منزل‌گزیدن همه‌ی مسافران و چاروادارانی[۴] که از آن مسیر آمد و شد داشته و هنوز هم کم‌و‌بیش رفت و آمد دارند. همین ویژگی سبب شده بود تا «لچور» در ادبیات شفاهی مردم جایگاهی برای خودش باز کند. از روزگاری بسیار دور بر روی رودخانه‌ای که از دولی گیریه می‌آمد پلی تعبیه شده بود تا عبور و مرور مسافران و چارواداران از طریق آن پل انجام شود. به همین خاطر «پل لچور» در فرهنگ شفاهی تالشان به ضرب‌المثل تبدیل شده بود: «فلونی لچوری پَردی مونو …»[۵] یعنی فلانی مانند پل لچور است، بالاخره روزی نیازت به او خواهد افتاد! و اهمیت این پل و گذرگاه سخن حقی بود که در قالب ضرب‌المثل تجلی یافته بود زیرا به لحاظ جغرافیای طبیعت منطقه، تنها راه عبور و مرور در این ناحیه، فقط همین لچور بود.

چشم اندازی از لچور پس از سیلی که تغییراتی در آن بوجود آورد. این رودخانه از دولی گیریه می آید.
عکاس: آقای داریوش صحرائی چاله سرائی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

 

منزلگاه لچور

در گذشته قهوه‎خانه‎ای در آنجا توسط مرحوم «بَگ میرزا یزدانی شکاری» احداث شده بود که به همراه همسرش زیباخانم آن‌را اداره می‌کرد. خوب است مخاطبان عزیز بدانند پیش از مرحوم بگ‌میرزا، شخصی به نام مرحوم «خسرو غیابی» در آن‌جا قهوه‌خانه داشت و قبل از مرحوم غیابی، شخصی به نام جمال، قهوه‌خانه‌ای در لچور دایر کرده بود. این شخص اخیر از اهالی شال خلخال بود و بومیان منطقه وی را «جمالَ عمو» خطاب می‌کردند. نگارنده «خسرو غیابی» و «جمال عمو» را درک نکرده ولی از مرحوم بگ‌میرزا خاطرات زیادی دارد.

چشم اندازی از لچور پس از سیلی که تغییراتی در آن بوجود آورد. این رودخانه از دولی گیریه می آید.
عکاس: آقای داریوش صحرائی چاله سرائی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

قهوه‎خانه بین‎راهی مرحوم «بگ‌میرزا» بسیار مناسب و به جا به نظر می‎رسید. وقتی مسافران به لچور می‎رسیدند, با نوشیدن چند استکان چای از این قهوه‎خانه خستگی خود را بِدَرْ می‎کردند ولی از حدود بیست و پنج سال پیش که آن مرحوم به دیار باقی شتافته دیگر کسی در لچور قهوه‎خانه‎ای ایجاد نکرده است تا از مسافران پذیرایی کرده و با نوشاندن چای رنج سفر را از سر و روی آنان بزداید. نگارنده خاطرات شیرینی از مرحوم بگ‎میرزا و قهوه‎خانه لچور با خود به یادگار دارد. آن مرحوم مردی بلند قد و لاغراندام با استخوان‌بندی محکم بود. قهوه‌خانه‌اش را از نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ برپا کرد که تا اوایل دهه ۱۳۷۰ ادامه داشت. مرحوم بگ‌میرزا در کنار قهوه‌خانه، شالیزار کوچکی دایر کرده بود و مختصری برنج از آن برنجزار برداشت می‌کرد. این دومین شالیزاری بود که در دل طبیعت بکر و در سکوتی سرشار از راز و رمز معنوی، از رودخانه شاندرمن سیراب می‌شد. یادم هست آن مرحوم جهت فراری دادن و دور کردن حیوانات موزی، نظیر شغال و روباه و … از شالیزار و لانه‌ی مرغ و خروسان، چیزی شبیه توربین ساخته بود که با فشار آب می‌چرخید و ایجاد سروصدا می‌کرد.

چشم اندازی از لچور پس از سیلی که تغییراتی در آن بوجود آورد
عکاس: آقای داریوش صحرائی چاله سرائی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

نگارنده آخرین مرتبه‌ای که مرحوم بگ‌میرزا را در لچور ملاقات کرده و در قهوه‌خانه‌اش چای خوش‌رنگ تهیه شده از آب گوارای این طبیعت نوشیده، شهریور سال ۱۳۷۰ بود. همچنین آخرین سفری که  در لچور توقف داشته، زمانی بود که در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۷۳ از خشکه‌دریا به سمت شاندرمن باز می‌گشتم. آن‌زمان قهوه‌خانه متروک و ساکت مرحوم بگ‌میرزا، بدون آن مرحوم، تنهای تنها در سکوتی غمگین منتظر حوادث روزگار نشسته بود تا آینده برایش چه سرنوشتی رقم خواهد زد. و امروز شنیده‌ام که دیگر از آن قهوه‌خانه خاطره‌انگیز اثری نیست و طغیان رودخانه بر اثر سیلی که سالها پیش در این ناحیه رخ داد، مسیر رودخانه به سمت آن قهوه‌خانه متمایل گشته و آن‌را با خود برد تا در دریای خاطرات غرق نماید.

اخیراً شنیده‌ام اندکی ساختار دهکده لچور به لحاظ تغییر مسیر رودخانه‌‌ای که از دولی‌گیریه به این نقطه جاری است، عوض شده.اما این موضوع چیزی از زیبایی و خوش ‎آب‎وهوا و دل‎انگیزی لچور کم نمی‌کند. کسی چه می‌داند شاید خدا خواسته است تا تابلوی خیال‌انگیز لچور را با چشم‌اندازی دیگر و از منظری زیباتر برای بندگانش نمایان کند و اینگونه قدرت لایزالی‌اش را به رخ کشد. واقعاً آدمی از تماشای طبیعت زیبایی که خداوند سبحان در آنجا خلق کرده است حظّی وافر می‎برد.

چشم اندازی از لچور پس از سیلی که تغییراتی در آن بوجود آورد
اسامی از چپ نشسته: کورش، داریوش و جمشید صحرایی، ایستاده از چپ: مهدی و اردشیر صحرایی و امیر جمالی
عکاس این عکس آقای جواد صحرایی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

رودخانه‌ای که از دولی گیریه و از سمت شمال وارد دهکد لچور می‌شود آن‌را به دو نیم تقسیم می‌کند. قهوه‌خانه مرحوم بگ‌میرزا در وردی لچور نرسیده به رودخانه قرار داشت. اندکی بالاتر از قهوه‌خانه، خانه اصلی مرحوم بگ‌میرزا در سراشیبی ملایمی احداث گردیده بود. به همین خاطر مسافران از کوچه‌ای پوشیده از چمن مخملی به پهنای یک باغ وسیع که بین خانه و قهوه‌خانه قرار داشت به سمت مقصد عبور می‌کردند.

خالَه چیست؟ روخون کجاست؟ دَغَنَه به چه معنی است؟

از ناحیه لچور و بعد از رودخانه‌ای که از دولی‌گیریه می‌آید، مسیر بار دیگر به دو شاخه تقسیم می‎شود که در زبان تالشی هر کدام از این مسیرها در بین مسافران و اهالی به نامی مشهور است:

الف) مسیر «خالَه» یا «خالَهرا».

ب) مسیر «دَغَنَه» یا «دَغَنَه‎را» یا «دریا‎روخون».

خالَه: در اصطلاح تالشان، خاله با فتح لام، مسیری است که دارای سربالائی بسیار تند و پر فرازی است. در حقیقت خالَه مسیری است دور از رودخانه که از پای کوه و احیاناً از کنار رود به سمت قُلّه ادامه می‌یابد و هرچه به سمت ارتفاع و قلّه پیش می‌رود بیشتر از رودخانه و آب فاصله می‌گیرد. مسافر وقتی در ناحیه لچور گام در راه «خالَه» می‎گذارد به خوبی واقف است که راهی بس دشوار از جهت سربالایی و همچنین کم‌آب برای صعود پیش رو دارد. در این مسیر رودخانه‌ای وجود ندارد، فقط در فواصلی متفاوت و گاه دور و دراز و حتی بعضاً در نقاطی پَرت، چشمه‌هایی از دل کوهستان می‌جوشد.

ادامه‌ی مسیر خالَه برای مسافر بدین ترتیب است:

«لَچور ـ میمونَه ـ دادوئَه‎لار ـ مِـردَوِزم ـ مایْزو ـ خِنْشَه‎چالَه ـ قُلّه کوهَن ـ صخره بْزَآسْنَه ـ جیرپِشْت ـ پِشْت ـ ییلاق خوش منظر «وییَرگا» ـ صخره صعب‌العبور آوَه‎آسنَه ـ کوه سَنی‎برنَه ـ ایسپیتَه‎پِشتَه ـ کَلَه‌نا چت ـ ییلاق معروف «سیف‎آستونَه» ـ گَندُمَه زمین ـ کلاکی‎ژیَه ـ ییلاق مشهور سرَسی (=سرخ‎سنگان) ـ چارَرانْ‎سَر و دهکده «دیلماده» و شهر«کلور» در استان اردبیل».

ب) مسیر «دَغَنَه» یا «دَغَنَه‎را» یا «روخون».

مسیر دَغَنَه که شالج‌ها در مقابل کلورجَه‌را، به آن شالِجَه‌را هم می‌گفتند.

روخون: هرگاه جاده و مسیر تردد تالشان از کنار و در امتداد و پهلو‌ به پهلوی رودخانه‌ای که با جنگل و کوه و درّه تؤام باشد و به سمت مقصد برود، «روخون» نامیده می‌شود. به عبارت دیگر، هرگاه در مقابل یک تالش اصیل گفته شود «روخون» بی‌درنگ این مفهوم در ذهنش خطور می‌کند: مسیر و جاده‌ای که در امتداد رودخانه‌ای به سمت مقصد می‌رود.

 

دریاروخون – خروجی لچور به سمت کوهسار
افراد حاضر در عکس: از چپ اردشیر و داریوش صحرایی چاله سرایی
عکس از جواد صحرایی چاله سرایی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

عکس ها: دریاروخون – خروجی لچور به سمت کوهسار
عکس از مهدی و جواد صحرایی چاله سرایی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

 

ناگفته نماند به دلیل قرار گرفتن «خشکه‌دریا» در ییلاقات شاندرمن، این مسیر به «دریاروخون» نیز مشهور است. اصطلاح روخون و ترکیب روخون با نام مکان دیگری در سایر نقاط تالش نیز رایج است؛ مانند «مُسلَه‌روخون»، «گَشْتَ‌روخون»، «قَلَه‌روخون» هرسه در فومن؛ «شالما‌روخون» در ماسال، «دریاروخون» و «اورماروخون» در شاندرمن.

معنای دیگری برای روخون درگویش و فرهنگ شفاهی تالشان رایج است به نام «دَغَنَه‌». در زبان تالشی به نهر آب «دَغَن‌» گفته می‌شود.  اصطلاح «دَغَنَه‌» در واقع هم‌معنی و مترادف «روخون» در این زبان و فرهنگ شفاهی است.

خوب است دانسته شود ادامه راه برای مسافرینی که از لچور به سمت خشکه‌دریا می‌خواهند ادامه مسیر بدهند به ترتیب عبارت است از:

پِنْج‌برارون، آبشار وارنابِه، سنگی‌سَری پَرد، ایسپیَه‌سی دَرَه، پلنگ‌گرِه چت، کوچیَه‌چِمَه، تپه سنگرَه‌پِشتَه، کوهسار، اولَسی پا، اولَسی پا دره، سربَه‌دار، کوتری ژیَه، وُزه‌دول،خَرمِه،شَتَه‌میلی پابن، جیرَه بنگلَه‌خونی، کَفنَه بنگلَه‌خونی، اَسبَه‌ریسَه، ایسپیَه‌آسنَه، لَنَتی‌چت، پیرباباکنده، سِرَه‌کَش، خشکه‌دریا، رِشتی‌نِشتَنْگاه، آسیاوَشَه دَرَه، عَلَمی دَمَردَگاه، شَریَه‌دولَه، خدا دَرَه، سِنگَه‌خونی، نَرَه‌بَند، چارَه‌ران‌سَر[۶].

کوهسار پایین در مه بهاری
عکس از جواد صحرایی چاله سرایی – تاریخ : ۸ فروردین ۱۳۹۶

پس از چاره‌ران‌سَر از مرز استان گیلان خارج و وارد خاک خلخالی‌ها در استان اردبیل می‌شویم. اینجا نقطه‌ای به نام «گیلَه‌چادُر» یا « گیله‌شادُر» است. از اینجا راه دو قسمت می‌شود: «امیرَه روار» و «مِلینَه‌بَند». این دو راه در منطقه‌ای به نام «خالیانی‌چمه» دوباره به هم می‌رسند. نزدیک چشمه خالیان درختان زیبای گردوست. در ادامه به بقعه سیدابوالقاسم که به زبان تالشی به «سَیدَالقاسم» مشهور است می‌رسیم، سپس کَسیان، گافاروئَه‌سنگ و بعد وارد دهستان شال می‌شویم و راه به مسجد شال ختم می‌گردد تا دوگانه‌ای به شکرانه‌ی شناخت «قل سیروا فی‌الارض …[۷]» بجای آوریم.

قربان صحرائی چاله‌سرائی

۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ـ‌ قم

[۱]. لچور =  Lachor

[۲]. از قدیم‌الایام دو قشلاق کوهستانی «گولگول» و «لِلکون» نشیمنگاه زمستانی خانواده بزرگ صحرائی چاله‌سرائی و علفچر پاییزه و زمستانه‌ی دام‌های بزرگ و کوچک آنان بوده و هست . تالشان به اینگونه اماکن «زمستونَه‌واش» می‌گویند.

[۳]. «اریم» با فتح «الف» و «ر» به معنای آفتابگیر، مقابل «نِسا» به معنای سایه، قرار دارد.

[۴]. چاروادار اصطلاحی تالشی در فرهنگ چوپانی این قوم است.چاروادار به کسی میگویند که در طول هفته، ده ها کیلومتر راه را بین ییلاقات منطقه می پیماید تا گوسفندانی، یا بزهایی و یا حتی چند گاو از دامداران ییلاقی یا کوه نشین خریداری نماید و سرانجام در یکی از بازارهای هفتگی شهرهای تالش نشین به فروش برساند. در گذشته ها چارواداری یکی از مشاغل پرسود و پردرآمد جامعه چوپانی تالشان بود.

[۵]. شاید معادل ضرب‌المثل فارسی «گذر پوست به دباغ‌خانه خواهد افتاد» یا «کوه به کوه نمی‌رسد، آدم به آدم می‌رسد».

[۶]. نگارنده برای تک‌تک این اماکن و مسیرها و دره‌ها و ییلاقات و … در «خاله» و «دغنه» نکاتی را یادداشت کرده و الحمدلله مقاله‌ی مفصلی را پدید آورده است. اگر عمری باقی باشد به فضل الاهی این مقاله جهت استفاده علاقمندان و مخاطبان محترم در فرصتی مقتضی و به شکل مناسب منتشر خواهد شد ان‌شاءالله.

[۷]. سوره مبارکه عنکبوت، آیه شریفه ۲۰

“انتهای پیام”

لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش ، لچور، منطقه ای قشلاقی در شاندرمن تالش


? به کمتر از ٢٠ راضی نباشید…

⚠️ بازنشر مطالب فقط با ذکر منبع گروه رسانه ای شاندرمن۲۰ مجاز است.


با کلیک روی تصویر زیر پنجره اى ظاهر خواهد شد که مى بایست روى گزینه OK کلیک نمایید تا به عضویت کانال شاندرمن۲۰ در آیید.

بنر عمودى متحرک شاندرمن٢٠

همچنین ببینید

ویدیو کلیپی از طبیعت زیبای مسیر ییلاقی شاندرمن

– شما گرامی مخاطبان پایگاه اینترنتی شاندرمن۲۰ را به تماشای ویدیو کلیپ بسیار زیبایی از …

۳ دیدگاه

  1. سلام و خسته نباشید به نگارنده محترم بسیار زحمت کشیده شده و واقعا” قبل تقدیر…برای بنده یادآور زمان کودکی بود زمانی که برای رفتن به ییلاق زیبای خودمان خشکه دریا در لچور ودر قهوهخانه مرحوم بگ میرزا اطراق میکردیم و پس از صرف نهار به ادمه مسیر ادامه نیدادیم…علیرضا احمدی سیاهمرد..

  2. سلام سپاس از اینکه شاندرمن ،شهر زیبایی های طبیعت رو باقلم زیبا به همه معرفی می کنید??

  3. امیدشادپور

    بسیار عالی ومفید بود
    سپاسگذار از این سایت

پاسخ دادن به امیدشادپور لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.