نویسنده: علی ماسالی
رابینو که در بین سالهای ۱۹۰۵ – ۱۹۱۲ میلادی یعنی از زمان آغاز انقلاب مشروطه الی یکی دو سال قبل از آغاز انقلاب جنگل در گیلان بسر میبرد درباره سیمای بازار ماسال و صاحبان اراضی بازار (هسته اولیه شهر کنونی ماسال) مینویسد بازار ماسال از بازارهای قدیمی و اولیه گیلان محسوب می شود که در روزهای شنبه اجناس و کالای محلی و لوازم خانگی در آن بفروش میرسد و اکثر کسبههای بازار هفتگی را نیز دوره گردها و دستفروشان غیر بومی و گیلک زبان تشکیل می دهند. بازار اولیه ماسال که ابتدا در ساحل جنوبی رودخانه خالِکایی قرار داشته “رودکنار” نامیده میشد، این بازار در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار توسط “حاجی محمدخان ماسالی” پدربزرگ “جوادخان” تجدید بنا شده بود و دکانهای آن تا زمان جوادخان چندین بار مورد تخریب سیلاب های رودخانه مجاور قرار گرفته و از بین رفته بودند اما مجدداً توسط حکام ماسال که صاحبان بازار بودند باز سازی می شدند. جوادخان که احتمالاً تا سال ۱۲۶۷ش در قید حیات بوده و حکومت ماسال را در اختیار داشته است، در زمین های شخصی خود اقدام به ساختن بازار دیگری در جوار بازار قبلی و در ساحل جنوبی رودخانه خالکائی ماسال نمود، سیمای ظاهری دکان هایش به صورت ابتدائی کاه گلی و گالی پوش بوده و به کسبه هائی که معمولاً غیر بومی و از اهالی خلخال و یا گیلک زبانهای ساکن گسکرات بودند اجاره داده می شد.
–
دکانهای مزبور دارای چهار ستون چوبی بودند که ایوانی کاهگلی در جلوی دکانها وجود داشت و از آن ایوانها معمولاً به عنوان کارگاه های رویگری و نعلبندی و آهنگری و سراجی استفاده می شد و در بعضی از آنها قهوه خانه دایر شده بود، و از اطاقک کاهگلی پشت ایوان به عنوان محل سکونت خانواده کسبه استفاده می گردید و مسافرین ییلاقات و میانکوه ها و روستاهای دور دست که سوار بر اسب به باز می آمدند از ستونها و نرده های چوبی جلوی ایوان برای بستن ابزار یراق اسبهای سواری و یا باری استفاده می کردند تا این که بر سر مالکیت زمین های این بازار اختلافاتی بین خوانین و وارثان آنها بویژه بین وراث جوادخان و عموزادگان او یعنی فرزندان و نوادگان محمد کاظمخان ایجاد گردید و خانه قدیمی جوادخان و نیمی از دکانهای بازار ماسال به آتش کشیده شده و سوختند و بقیه نیز به علت سست بودن پایهها و دیوارها به مرور تخریب شده و از بین رفتند.
–
استاد منوچهر ستوده ضمن تحقیقات خود درباره سوابق اراضی ماسالکه در اوایل دهه چهل به ماسال آمده بود با حاج انامقلی ماسالی فرزند ارشد یعقوب بیگ در منزلش واقع در مرکیه ماسال دیدار کرد. نگارنده در آن زمان کلاس های سیکل اول متوسطه را میگذراند و از آن ملاقات زمانی باخبر گردید که مصاحبه به اتمام رسیده بود اما بعد ها کتابی را که بنام از آستارا تا استر آباد تالیف کردنددر باره سوابق اراضی بازار و خانه جوادخان نیز مطالبی رابه روایت ازانامقلیخان ماسالی در آن چنیننوشته بودند که اراضی ارک قدیمی جوادخان و اراضی بازار ماسال پس از آتش سوزی توسط بازماندگان جواد خان و محمد کاظمخان به شخصی ارمنی بهنام “قسطنطین” فروخته شد اما بعدها اراضی مزبور توسط یعقوببیگ از قسطنطین خریداری گردید. یعقوببیگ پس از چندسال دکانهای بازار ماسال را به تدریج از جنوب رودخانه خالکایی به ساحل شمالی آن رودخانه انتقال داد، اما بازارچه مرکزی و اولیه بازار ماسال که با مصالح آجری ساخته شده به دستورحاج انامقلی ماسالی، که پس از فوت پدر سرپرستی وراث و بازماندگانش را برعهده داشته،در سالهای دهه دوم قرن حاضر احداث شدند که کار بنایی و ساخت و ساز آن دکان ها را شخصی بنام استاد چراغعلی بنا انجام داد. نما و طرح ظاهری این بازارچه به صورت مربع مستطیل است که گویا شکل ظاهری و نمای آن از میدان شاه عباس اصفهان الهام گرفته شده بود. اما تا سالهای پایانی دهه سی در سمت غرب و متصل به بازارچه قدیمی ماسال حدود بیست الی بیست و پنج باب دکان کاهگلی قدیمی هنوز دیده می شد که گویا از بقایای همان مغازه هائی بودند که به دستور یعقوب بیگ در سمت شمال رودخانه خالکائی ساخته شده بودند و هنوز در اجاره اشخاصی با مشاغل مختلفیاز قبیل رویگری، مسگری، مسافرخانه، قهوه خانه، نعل بندی، سراجی و لحاف دوزی مورد استفاده قرار می گرفتند. اراضی دکانهای مزبور که در مقسومه آقایان شیرینقلی ماسالی و اسماعیل ماسالی دوتن از فرزندان یعقوب بیگ قرار گرفته بودپس از تاسیس شهرداری ماسال (در سال ۱۳۴۰) تخریب و در جای آنها مجدداً مغازههایی با مصالخ آجروسیمان ساخته شدند.
–
–
اما تصویری که هم اکنون پیش روی شماست برای اولین بار حدود دو سال قبل من از اینترنت در یکی از سایت های تصاویر قدیمی گیلان مشاهده کردم چون خیلی شباهت به بازارچه قدیمی ماسال داشتهآنرا کپی کرده، پیش خود نگهداشتم. اما پس چند ماه یکی از دوستان همان تصویر را در فیس بوک پست گذاشته و در زیرش نوشته بودند « شهر ماسال در سال ۱۳۲۵ شمسی ». ضمناً در آن پست از بنده تقاضا شده بود که نظرم را در باره این تصویر در یک نظر بنویسم، ضمن آنکه عده ای از دوستان معتقد بودند درخت داخل تصویر همان درخت آزادی است که در کنار میدان بزرگ شهر دیده می شود (درخت مزبور بتازگی در اثر وزش باد افتاده). اما من معتقد بودم که این تصویر به احتمال زیاد متعلق به ماسال نیست گرچه شباهت زیادی به ضلع جنوب غربی بازارچه قدیمی دارد، من پس از آن پست و تقاضابه بازار رفته، تصویری از همان نقطه که گمان می کردم در سال ۱۳۲۵ عکس گرفته شده،تصویری را گرفتم هر چند تصویر مزبور بخاطراتومبیل های پارک شده و شاخ و برگ های درختانو بار دست فروشان چندان واضح نیست،اما چیزی را که از نمای سابق بازار قدیمی ماسال در ذهن داشتممتوجه شدم که عقیده ام درست است این عکس اینترنتی متعلق به یکی از بازارهای قدیمی ناحیه دیلمان است و ارتباطی با ماسال ندارد، هرچند از نظر نمای ظاهری و طرز ساخت میدان تا حدودی باهم شباهت دارند به ویژه آنکه جلوی دکان ها بازار قدیمی ماسال ستون وجود نداشت، خوشبختانه یکی از درب های ورودی دکان های قدیمی هنوز موجود است و تعویض نشده بلکه نشان می دهد که تعمیراتی صورت گرفته باشد (مغازه مرحوم اکبر مدنی ) در تصویر زیرملاحظه می شود.
–
–
ضمن اینکه دو باب از دکانهای قدیمی بازارچه که یک درب ورودی اش به سمت جاده شاندرمن و مسجد قدیمی باز می شد،در مالکیت مرحومان حاج اسفندیار و حاج اسماعیل ماسالی (عموهای نگارنده) قرار داشتند، که در سال ۱۳۴۰ شمسی برای تاسیس شهرداری ماسال بطور رایگان در اختیار آن نهاد قرار گرفته بود در زیر تصویری از آن مغازه ها هنگامی که تابلوی شهرداری ماسال در جلویش نصب شده مشاهده می شود.
–
–
در یک روز طی مراسمی عده ای از مسئولین شهر و فرماندار و معتمدین شهر جلویش اجتماع نموده و مرحوم پرویز وزیری رئیس خانه انصاف شاندرمن در حال سخنرانی ست در میان حاضرین چهره مرحوم حاج انامقلی ماسالی که عصا در در دست و عینک دودی برچشم دارد مشاهده می شود. این دوباب مغازه سالها قبل از تاسیس شهرداری به عنوان دفتر کار برادران ماسالی مورد استفاده قرار می گرفت.
–
–
–
در تصویربالا هم که مربوط به سال ۱۳۵۵ است هنگامیکه آقای قسمت تحویل داری نمایندگی فرهنگ ماسال را برعهده داشتهو عده ایتجمع نموده به سخنرانی یکی از حاضرین گوش می دهند، که تصویر مغازه های ضلع غربی و شمالی بازارچه قدیمی ماسال به رنگ سفید دیده می شوند این دوباب مغازه در اوایل انقلاب به آقایان عزت استوار و قسمت رحمتی فروخته شد که یکی از آنها به فروشگاه لوازم خانگی و دیگری به میوه فروشی تبدیل شد. ضمناً لازم به یاد آوریست که سابقاً مالکیت یک ده و یا قصبه و یا بازار با معیار “شعیر” سنجیده می شد که هر ششدانگ برابر بود با ۹۶ شعیر که هر یک دانگ به ۱۶ شعیر می رسید. اراضی بازار قدیمی ماسال را نیز با شعیر می سنجیدند و چون هرکدام از خاندان های ساکن لوحه سرا و خوانین درخانه ماسال چند شعیر در اراضی بازار قدیمی ماسال مالکیت داشتند که تعدادی از دکانها تعلق به آن مالکین داشت و احتمال می رود که میزان مالکیتشان از مجموع ۹۶ شعیر از چیزی حدود بیست شعیر تجاوز نمی کرد. خداوند داناست.
–
واقعا جالب و خواندنی بود
سلام استادماسالی ضمن تشکرازشماباطلاع میرساندمتاسفانه مغازه مرحوم اکبرمدنی حدودیک ماه پیش تخریب وازسازی گردید
متاسفم
سلام
واقعاً زیبا بود. از مطلب زیبا و عکس های قدیمی استاد ماسالی بسیار لذت بردم. قلمشان مانا باشد.
با سپاس از استاد ماسالی ودرود بر ایشان ومطالب بسیار جالبی که از بازار قدیمی ونیز سازه های دکانهای کاهگلی ماسال که فکر میکنم تا دهه ۵۰ در ماسال این دکانها تخریب نشده بودند و متأسفانه فعلن عکسی در دسترس نیست