دل نوشته ای از سید مومن منفرد برای شاندرمن…
شاندرمن ای شهر زیبای من
ای تمام وجود من، ای همه عشق من
وقتی که از تو دورم دلم می گیرد، دلم می گیرد مانند کودکی که از مادر خود دور شده است.
شاندرمن من، قلب من، ای شهر زیبایی های طبیعت دوستت دارم.
دلم برای تماشای جنگل مخمل گون و سبزفامت تنگ شده است، برای رودخانه خروشان مرغک و شنا در آب زلال آن.
شهر زیبای من
کاش بودم و از راه دریاروخون به سوی ییلاق دشته می آمدم و در بهشت شاندرمن می آرمیدم و آب لاره دره و ایسبی آوی چمه را در تنگه بند می نوشیدم و گربندا چت را به نظاره می نشستم.
شاندرمن من کاش آنجا بودم و از سوی دیوه لونه، آبشار وزن و جیره وزن به سوی النزه، هژدان سر، سی فی، نوزدانسر و … می آمدم و قله ی مرتفع و بلند دییه گاه شاندرمن را نگاه می کردم و بر آنجا قدم می نهادم. اولمه گیریه و دشت وسیعش را در آغوش می گرفتم و قله پشت شاندرمن و تاریخش را در ذهنم مرور می کردم و امیره ساسان گسکری را بر فراز قلعه اش تجسم می کردم که چه ابهتی برای خود داشت.
شاندرمن من، تو شهر تاریخی، تو یکی از باستانی ترین و کهن ترین نقاط دنیا محسوب می شوی.
شاندرمن من تو شاه نشین شهرهای کادوس(تالش باستان) بوده ای و نام با مسمای تو این ادعا را به اثبات می رساند.
شاندرمن من آویشوی تو در کل گیلان و تالش زبانزد عام و خاص است و مانند او نداریم.
شاندرمن من تو افتخار تالش، گیلان و ایرانی.
شاندرمن من، از خاک تو برجستگانی چون استاد سیدهادی حمیدی برترین و خوش صداترین خواننده موسیقی تالش و مهندس محمدعلی مرزبانی اولین مهندس تاریخ تالش و … برخاسته اند.
شاندرمن من برخیز، برخیز، برخیز که تالش تو را می خواند، بیا و چرخ های زنگ گرفته ات را با یک پرش بلند به دریا بریز و دوباره موجودیتت را به همه اثبات کن.
شاندرمن من لدو تو را می خواند و آنطرف تر نجفقلی بیگ شاندرمنی را می بینم که بر کل تالش به گفته رابینو حکمرانی می کند.
شاندرمن من استاد هدایت پورجوادی نی را بر لب نهاده و در حال نی نوازی است و تو و بزرگی ات را در نی خود متبلور می سازد.
شاندرمن من دلم برای بقعه امامزاده شفیع و مناطق گردشگری حاجی بجار و للکون تنگ شده است که همیشه قبل از رفتن به ییلاقات شاندرمن بر ضریح سبز بقعه ات بوسه می زنم.
دلم تنگ شده است، می خواهم تو را ببینم، از پروردگار یکتا می خواهم بیایم و در شهر خودم دوباره زندگی کنم.
شاندرمن من دوستت دارم، دوستت دارم به توان بی نهایت.
تو با خونت نوشتی شهر من شاندرمن من
تو پاکیزه سرشتی شهر من شاندرمن من
خدا با دست خود نقاشی ات کرده عزیزم
تو یک قطعه بهشتی شهر من شاندرمن من.
با تشکر فراوان سید مومن منفرد.
تقدیم به همه هم شهری هایم به خصوص دوست مهربانم مازیار احمدی و پسردایی عزیزم ابراهیم قلی پور که از آن ها و از شهر زیبایم شاندرمن دور هستم.
با سلام خدمت شما دوست عزیز سایت زیبایی دارید من با اجازه سایتتون رو لینک کردم ممنون میشم اگه وبلاگ منو با نام taleshop لینک کنید
کار های شاندرمن ۲۰ برای شاندرمن کاملا قابل تحسین هستش ولی چند مورد وجود دارد یک این که هیچ ارتباطی با مسئولان شهر ندارد واین که زمانی میتوان از گردشگری صحبت کرد که امکانات آن موجود باشد وقتی بسیاری از جاذبه های گردشگری شاندرمن حتی جاده ی ارتباطی ندارند و از اقامتگاه و رستوران محروم اند دیگر نمی توان از گردشگری حرفی زد در حال حاضر بسیاری از شهر ها از جمله ماسال با توسعه ی زیر ساخت و جازبه های انسانی به جذب گردشگر مشغول اند که پاک ترین و پایدار ترین راه اشتغال جوانان است امید وارم که مسئولان شاندرمن هم بتوانند زیر ساخت های لازم را مهیا کنند چون می دانم حتی اروپا هم جاذبه های شاندرمن را ندارد