دکتر هوشنگ امیر احمدی
هوشنگ امیراحمدی درچهارم فروردین سال ۱۳۲۶ در روستای شیخ نشین شاندرمن بدنیا آمده است او ازیک خانواده متوسط روستایی و پدر و مادر تالش است او تحصیلات ابتدایی خود را در روستای شیخ نشین و در مدرسه ای که اهدایی پدربزرگش بود، به اتمام رساند. برای تحصیلات متوسطه به اجبار در یازده سالگی خانواده خود را ترک کرده و به شهرستانهای ماسال و بعد رشت رفت. با پذیرفته شدن در کنکور چند دانشگاه ایران، رشته کشاورزی در دانشگاه تبریز را انتخاب کرد و به اخذ مدرک مهندسی کشاورزی نائل شد.
دکتر امیراحمدی بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، به خدمت سربازی رفت و در لباس افسری سپاه ترویج و آبادانی در شمال کشور به خدمتگزاری به روستاییان زحمتکش منطقه لاهیجان و سیاهکل مشغول شد. این دوره با جنبش چریکی ضد حکومتی ۱۳۵۰ سیاهکل همزمان شد. در همین سالها، با الهام از این مبارزات به شعرگویی و قصه نویسی روی آورد. بعد از پایان دوره سربازی، در کارخانه قند بروجرود استخدام شد. سپس به استخدام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در آمد و به طور داوطلب کار در کارخانه قند یاسوج در کهکیلویه و بویر احمد، که عقب مانده ترین منطقه کشور بود، را برای خدمت به مردم شریف و ستمدیده بویر احمدی، لر، کرد، و قشقایی انتخاب کرد. دستاوردهای وی در این کارخانه، به ویژه برای کشاورزان زحمتکش منطقه، جزیی از افتخارات خدمتگزاری وی به ملت شریف ایران است.
در خلال این سالها بود که دکتر امیراحمدی به فکر ادامه تحصیل به منظور اندوختن دانش بیشتر و افزایش کارایی خود افتاد. در سال ۱۳۵۴ به آمریکا عزیمت کرد. در آمریکا موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت صنعتی و بعد مدرک دکترا در رشته برنامه ریزی و توسعه بین المللی از دانشگاه معروف کرنل در ایالات نیویورک شد (سال ۱۳۶۱). در خلال تحصیلات دوره دکترا و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ با شور و حالی وصف نشدنی به ایران برگشته و خود را به سازمان گسترش برای ادامه خدمت به ملت و انقلاب معرفی کرد که متاسفانه دعوت به کارنگردید .
دکترامیراحمدی بار دیگر به آمریکا برگشت و تحصیلات دوره دکترای خود را تکمیل کرد. در سال ۱۳۶۱ مدرک دکترا را اخذ و سال بعد به استخدام دانشگاه ایالتی راتگرز در نیوجرسی آمریکا درآمد. وی به عنوان استاد تمام وقت دانشگاه راتگرز در برنامه ریزی و توسعه بین المللی و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه فعالیت داشت . او سالها ریاست بخش برنامه ریزی و سیاستگذاری را نیز بر عهده داشته و در پستهای مختلف دانشگاهی انجام وظیفه کرده است. در طی سالهای دانشگاهی دکتر امیراحمدی، چه به عنوان دانشجوی دکترا یا استاد، لحظه ای از فعالیتهای تحقیقی و نوشتاری، تدریس، و خدمات علمی و مشاوره ای باز نمانده است. حاصل این زحمات شبانه روزی، بیش از ۲۵ کتاب، ۲۰۰ مقاله علمی و فصل کتاب، دهها گزارش سیاستگذاری و برنامه ریزی، و صدها نقد ادبی و مصاحبه است. این دستاوردها، توسط ناشرین معتبر جهانی، مراکز علمی، تارنماها، کنفرانسهای بین المللی، مطبوعات، و رادیو و تلویزیونهای دنیا منتشر یا پخش شده اند. در میان نوشته های وی، دو کتاب افتخار آمیز با عناوین “جزایر کوچک، سیاستهای بزرگ: تنب ها و ابوموسی در خلیج فارس” و “منطقه دریای خزر بر سر چند راهی: عرصه ای نو برای انرژی و توسعه” وجود دارند که مستقیما” از منافع ملی ایران در رابطه با جزایر ایرانی در خلیج فارس و رژیم حقوقی دریای خزر دفاع میکنند. در کنار این فعالیتهای علمی، وی هیچگاه از شرکت در پروژههای اجرایی و عملی غافل نبوده است که از جمله آنها میتوان به پروژههای متعدد در کشورهای جهان سوم و برای سازمانهای جهانی نظیر سازمان ملل، بانک جهانی و بنیاد آقا خان نام برد.
پیوستن دکتر امیراحمدی به دانشگاه قدیمی و معتبر راتگرز ، فرصتی ایجاد کرد تا به آرزوی دیرینه اش برای ایجاد یک مرکز آموزشی – تحقیقی و خدمات اجتماعی دانشگاهی درباره خاورمیانه، به ویژه ایران، جامه عمل بپوشاند. مرکز مطالعات خاورمیانه (Center for Middle Eastern Studies) و برنامه مطالعات ایران معاصر(Contemporary Iran Studies Program) درون مرکز خاورمیانه دانشگاه راتگرز محصول این آرزوست. در حال حاضر دانشجویان راتگرز میتوانند در مرکز برای رشته اصلی یا فرعی خود ثبت نام و مدرک لیسانس اخذ نمایند.
شور و حال سالهای اولیه بعد از انقلاب، توجه نیروهای جوان تر دانشگاهی خارج از کشور را به این واقعیت معطوف داشت که نهادهای تحقیقی موجود در خارج از کشور درباره ایران توجه کافی به مسائل روز ایران ندارند و جای یک نهاد جدید خالی است. حاصل این اندیشه و فعالیتهای بعدی، تشکیل “مرکز تحقیق و تحلیل مسائل ایران”(Center for Iranian Research Analysis) بود که در سال ۱۳۶۰ با همکاری جمعی از دانشگاهیان و فعالین سیاسی در آمریکا به وجود آمد. دکتر امیراحمدی نه تنها از بینانگذاران اولیه بلکه اولین مدیری بود که بار رشد آن را به طور جدی بر دوش کشید. در دوران مدیریت وی بود که مرکز، تعدادی از فرهیختگان فرهنگ، ادب، و تاریخ ایران را، برای اولین بار بعد از انقلاب، به آمریکا دعوت نمود . احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، عبدالحسین زرینکوب، خانم هما ناطق، محمود دولت آبادی، منوچهر آتشی، و محمد علی سپانلو از جمله این بزرگان هستند.
از خدمات دیگر دکتر امیراحمدی به ایران عزیز می توان به شرکت ایشان در بازسازی بعد از جنگ، طرح بحث جامعه مدنی، و فعالیت در سنگر رابطه ایران و آمریکا اشاره کرد. وی در زمان جنگ تحمیلی صدام حسین جنایتکار به ایران، به جبهه های جنگ برای بازدید از خرابیها و کمک به بازسازی مناطق جنگزده شتافت؛ در حالی که جنگ ادامه داشت وی به کمک دانشگاه تهران و مسئولین کنفرانسهای بازسازی، از آبادان، خرمشهر، اهواز، حمیدیه، سوسنگرد، هویزه، دزفول، شوش و سایر مناطق جنگزده دیدن کرده و برای بازسازی آنها تحقیقات دامنه داری انجام داد. در میان ایرانیان خارج از کشور کسی به اندازه وی در مورد وسعت خرابیهای جنگ و طرحهای بازسازی تحقیق نکرده و یا مطلب منتشر نکرده است.
دکترامیراحمدی شروع رشد و شکوفایی قریب الوقوع جامعه مدنی در ایران را پیش بینی کرده و اثرات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن را، طی چندین مقاله علمی، که در مطبوعات ایران و خارج از کشور منتشر شدند، تشریح کرد. بعدها وقتی که جناب آقای محمد خاتمی رئیس جمهور جامعه مدنی در ایران شدند، دکتر امیراحمدی طی چند نوشته از جمله یک کتاب به نام “جامعه سیاسی، جامعه مدنی و توسعه ملی” خطرات سیاسی کردن جامعه مدنی در حال رشد را، که پیش بینی میکرد در غیاب یک جامعه سیاسی نهادینه شده اتفاق خواهد افتاد، یادآور شد. وی اعتقاد دارد که این در هم آمیختگی دو جامعه سیاسی و مدنی، در کنار عدم توفیق دولت اصلاح طلب در عادی کردن رابطه با آمریکا، عمده ترین عامل به بن بست کشیدن پروژه اصلاحات و توسعه ملی گردید.
در سنگر رابطه ایران و آمریکا، بازهم دکتر امیراحمدی اولین ایرانی بود که لزوم و اهمیت عادی سازی این رابطه را برای افزایش قدرت ملی و پیشرفت ملت ایران علنا” ابراز کرد، با وجود اینکه پیش بینی میکرد به شدت مورد حمله برخی ها در داخل و خارج کشور قرار میگیرد. وی برای پیشبرد این هدف، فعالیتهای سازمان یافته اجرایی گسترده ای کرد. حاصل این فعالیتها، نهادینه شدن شورای آمریکاییان و ایرانیان (American Iranian Council)، به عنوان تنها سازمان غیردولتی حافظ منافع ملی ایران با حفظ منافع ملت آمریکا است. این شورا در حال حاضر تنها مدافع حل مشکل دو کشور در چهارچوب دیپلماسی، احترام متقابل و منافع مشترک است از افتخارات وی در چهارچوب فعالیتهای این شورا، عذر خواهی خانم مادلین آلبرات، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، از ملت ایران به دلیل سیاستهای غلط گذشته آمریکا است. شورا همچنین باعث لغو تحریمهای دولت آمریکا بر روی فرش ایران و برخی کالاهای کشاورزی شد. همچنین شورا برای اولین بار بعد از انقلاب بانی گردهمایی و گفتگو بین رئیس مجلس و تعدادی از نمایندگان ملت ایران با تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا بود. نقشه حمله به ایران قبل از عراق در دستور کار بود و اقدامات این شورا باعث شد که ایران از دستور کار خارج شود.
افزون بر آنها، در زمینه مدیریت استراتژیک تحصیلات عالیه دارد، مطالعات بسیار زیادی کرده است، و تبحر عملی دارد. به اعتقاد دکتر امیراحمدی اوکسی است که ویژگیهای لازم رئیس جمهور شدن در این دوران سخت کشور را دارد. عضو یا دشمن هیچ حزب یا گروه سیاسی نیست، وبه همبستگی ملی و دولت ائتلاف واقعی اعتقاد دارد و ۲۵ سال از زندگی سیاسی خود را صرف حل مشکل ایران و آمریکا کرده است در این راه فرصتهای طلایی زیادی در جهت حفظ و ارتقاء حقوق و عزت کشورم، ایران، ایجاد کرده است . این از جمله دلایلی بود که بر اساس آن وی خود را کاندید ریاست جمهوری نمود که نتوانست از صافی شورای نگهبان عبورنماید .
برای بیش از سه دهه هوشنگ امیراحمدی نمونه بارزی از رهبری در دانش پژوهی و نوشته های علمی، مدیریت در جامعه دانشگاهی و فعالیت مبتکرانه در حل و فصل تنشهای بین المللی و برقراری صلح مخصوصا بین ایران و آمریکا بوده است. ایشان همچنین هرگز وارد جناح بازیهای سیاسی در ایران نشده و دائما سعی داشته است که بین نیروهای سیاسی پل دوستی و اتحاد بزند. دکتر امیراحمدی بخش عمده ای از فعالیتهای اجرائی خود را وقف کمک به برنامه ریزی اقتصادی، سیاستگذاری و مدیریت اقتصادی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران کرده است.
در طول زندگی سیاسی ۴۰ ساله دکتر امیراحمدی، او هیچوقت برای هیچ کشوری تحریم را قبول نکرد. چون بیش از همه ملتها هستند که آسیب می بینند او تنها راه پایان بخشیدن به بحران ها را دیپــلماسی میداند.او همه مردم ایران رابه عنوان شهروند برابر می داند.فرقی نمیکند چه مذهبی دارند ، چه دینی دارند ، چه نژادی دارند ، به چه زبانی حرف میزنند ، از چه جنسی هستند ، جوان هستند یا پیر همه مردم ایران در چارچوب قانون حقوق برابر دارند. دموکراسی را باید از خودمان شروع کنیم.. حتی باید از مدرسه ابتدایی شروع کرد… از خانه باید شروع کرد ، او می گوید ،پدر خود من دیکتاتور بود ، ناظم مدرسه ما دیکتاتور بود به خیابان آمدم پاسبان دیکتاتور بود، آن طرف تر استاندار و وزیر دیکتاتور بودند ، از بالاتر هم شاه دیکتاتور بود.به نظر من دموکراسی باید از پدرومادر شروع شود ، از ناظم مدرسه شروع شود تا به پاسبان و استاندار و وزیر و شاه ختم شود. دموکراسی چیزی نیست که از جیبمان درآوریم
به اعتقاد او :هیچکس حق ندارد بی قانونی کند و هیچکس هم حق ندارد قانون را به دست خود بگیرد و با چوب آن، مردم را بزند. قانون باید از سوی همه رعایت شود و آنها که مسئول اجرای آن هستند آن را عملی کنند.
او عشق به میهن ،عشق به خدمت مردم ایران ،عشق به مردم با صفای تالش دارد ،او مدام با مردم دیارش در ارتباط است و هراز چندگاهی به ایران وزادگاهش ماسال می آید .
تالیفات وی شامل بیش از سی کتاب، از جمله بیست عنوان در مورد رابطه ایران و آمریکا، و بیش از دویست مقاله علمی و مردمی است که به صورت عمده به زبانهای انگلیسی و فارسی در خارج و داخل کشور منتشر شده اند. از جمله این نوشته ها عبارتند از
انقلاب و گُذار اقتصادی: تجربه ایران
منطقه دریای خزر بر سر چند راهی: عرصه ای نو برای انرژی و توسعه
جزایر کوچک، سیاستهای بزرگ: تنب و ابوموسی در خلیج فارس
ایالات متحده و خاورمیانه: جستجو برای یافتن افقهای جدید
ایران پس از انقلاب
ایران و جهان عرب
بازسازی و دیپلماسی منطقه ای در خلیج فارس
توسعه شهری در جهان اسلام
جامعه سیاسی، جامعه مدنی، و توسعه ملی
ابزارهای توسعه صنعتی
تداوم و گسست
منبع: وبلاگ کادوس ماسوله رودخان
خدا من را ببخشد٠ من از این مرد بی دلیل و بدون شناخت خوشم نمی امد ولی این همه
شوق خدمت بمردم در قبل و بعد از انقلاب که در شرح حالش می بینم ستودنی است ٠ خدا به ایشان سلامتی و بأز هم توفیق خدمت دهد