–
مهری شیرمحمدی
۹۴/۱۰/۱۵
شهر «شاندرمن» در بخش شاندرمن بعنوان یکی از دو بخش شهرستان ماسال در غرب گیلان قرار دارد. این شهر از شمال به تالش دولاب، از جنوب به ماسال از مشرق به گسکر و از مغرب به خلخال محدود میشود.
این شهر، با وجود فرصتها و قابلیتهای زیاد طبیعی برای توسعه گردشگری و اقتصادی، جزو شهرهای فقیر گیلان است. گشتی در یکی از قدیمیترین روستاهای شاندرمن، یعنی «وَزمَتَر»، رنج کمتوجهی مسئولان به این منطقه بکر را نشان میدهد. وزمتر روزگاری محل رفت و آمد مسافرانی بود که از خلخال راهی دیگر شهرها بودند، اما حالا بازارچه محلی و محل اسکان این مسافران فقط در یاد کهنسالان باقی مانده است.
در گذشتههای دور، وزمتر چند خانواده بیشتر نداشت. خانوادههای سرشناسی چون شکوریها، شیردل، سلیمانیها و یعقوبیها از جمله این خانوادهها بودند، اما حالا نشان این خاندانها را باید در سیل جوانان مهاجر به دیگر استانها جست.
وزمتر در زبان تالشی نام درختی به نام «وَزم وسَک» بوده و پسوند تر به آن اضافه شده است. بعدها نام روستا و پسوند شناسنامهای اهالی قدیم به این نام مزین شد. مسیر دسترسی به وزمتر، بسیار زیباست. در زمستانی که سرما ندارد، اردکها و غازهای محلی لابه لای اَشکلهای پوسیده شالیزار به دنبال اندک قوت روزانهاند. زنگارِ گذر زمان ، بر شیروانی تنها دبستان تک کلاسه وزمتر دیده میشود؛ قفلی پوسیده و قیل و قال کودکانی که دیگر نیستند. مهاجرت و رنج غربت حاصل زحمت این دبستان است. جوانانی همچون «فردوس سلیمانی وزمتر» که حالا به یاد زادگاهش شعرهای تالشی میسراید.
تخریب خانهها با قدمت ۱۰۰ ساله
«رضا شیردل» از اهالی روستا، مدرسه تککلاسه را نبش خیابان نظامی نشان میدهد و به یاد میآورد که برای ۴دانش آموز، یک معلم به این کلاس کاه گلی میآمد. او بنای جدید تنها بقعه روستا را هم نشان میدهد و به همشهری میگوید: بنای گذشته به شیوه معماری گیلان، چوبی و لمبه کوبی بود.
در این روستا بیشتر خانههای قدیمی به بهانههای مختلف تخریب یا رها شدهاند و بناهای جدید همگونی با سبک معماری این منطقه ندارند. به عنوان نمونه بقعه سید اشرف معروف به «ملامحمد» نیز در مرمت جدید، معماری ناهمگون با بافت منطقه پیدا کرده است. این ناهمگونی در معماری خانههای تازه ساخت هم دیده میشود. خانه «سعادت قلی شکوری» در گوشهای از حیاط خانه رنگ فرسایش به خود میگیرد. بنایی دو طبقه با مصالح سنگ، آهک، گل و چوب. تالاری در یک طرف و ۹ پله کان چوبی منتهی به طبقه بالا. با فوت سعادت قلی ۹۰ ساله، ۷سال است چراغ خانهاش خاموش شده است.
«مسلم شکوری» پسر این خانواده و از اهالی روستای وزمتر که معلم است، در گفتوگو با همشهری میگوید: پدرم سال ۱۳۳۶ این خانه را بنا کرد.با خواهرها و برادرها در همین خانه بزرگ شدم. پدرم مصالح اولیه را با اسب از منطقه دیگر به اینجا آورد و در همین حیاط کوره زد و خشت پخت. این بنا در زمان خودش خوش نشین بود. ولی امکانات این خانهها جوابگوی سبک زندگی جدید نیست. او هم به ناچار خانهای به سبک جدید ساخته است.
خانه «نوروز شیردل» از دیگر بناهای تاریخی و خوش نشینی به سبک قدیمی است، با اینکه کمتر از ۱۰۰ سال قدمت دارد، ولی همسر شیردل، پس از مرگ شوهرش، خاطرات جوانیاش را لابه لای کاه گل این خانه جا گذاشته است. خانه رضا شیردل هم در تجدید بنا فرمی جدید یافته؛ دیگر از کاه و کلش سقف بنا خبری نیست و دیوارهای سنگی بیروح جای خود را به بنای چوبی گذشته داده است.
همسر شیردل به همشهری میگوید: تمایلی برای تخریب نداشتم. اما اگر نوسازی نمیکردم، اداره گاز مجوز گازکشی نمیداد. او در این باره میافزاید: بناهایی با معماری سنتی در روستاهای این منطقه خیلی زیاد است، ولی از وقتی به روستاها گاز میکشند یکی یکی خانهها، تخریب میشوند.
عمده ترین مشکل روستا،نبود آب شرب
نامگذاری کوچهها نیز با هویت فرهنگی، زبانی و معیشت وزمتر بیگانه است؛ نظامی، معلم، سلمان و سعدی و… نامهایی تکرار شونده در سراسر ایران هستند. «رضا مستجابی»، عضو شورای روستای وزمتر، درباره قدمت و پیشینه این روستا میگوید: در گذشته در خیابان اصلی، حدود ۱۰ مغازه بود که هم نقش بازار و داد و ستد منطقه را داشت هم محل استراحت و ماندگاری مسافر بود، ولی حالا فقط یک مغازه باقی مانده و بازارهای محلی همه در شاندرمن متمرکز شدهاند. بیشتر خانههای قدیمی هم یا تخریب یا متروکه شدهاند.
وی میافزاید: وزمتر در حال حاضر ۱۶۰ خانواده دارد و با روستاهای همجوار از امکانات مشترک پست مخابرات، خانه بهداشت روستایی و مدرسه استفاده میکند.
عضو شورا، عمدهترین مشکل روستا را نبود آب شرب منطقه دانست و میگوید: با وجود لوله کشی، کمبود آب موجب قطع آب روستا میشود. شورای روستا پیگیر حل این معضل بوده ولی دهیاری و بخشداری، به دلیل فقدان اعتبارات قادر به تامین آب شرب روستا نیست. همین موضوع، دلیل عمده مهاجرت وزمتریها و رهاسازی و فروش شالیزارهای منطقه است.
فرهنگ کتابت و ثبت نکات تاریخی در کشور ما کمتر ریشه دوانده و اگر گزارشهای ولو مغرضانه سیاحان هم نبود، از پیشینه تاریخی شاندرمن کمترمی دانستیم، اما ظاهرا از زمان سفر ملگونف تا کنون، کم برخورداری و خرابی روستاهای شاندرمن باقی است و هنوز هم در دنیای مجازی، کمتر از دغدغههای ساکنان روستاهای شاندرمن میشنویم.
منبع: وبسایت روزنامه همشهری ۹۴/۱۰/۱۵
با تشکر از دست اندر کاران تهیه این گزارش
بسیار عالی
عالی بود مال چن پیش بود این عکس??